با چه غسل های می توان نماز خواند و وضو نگرفت؟
با چه غسل های می توان نماز خواند و وضو نگرفت؟ برای برخی از غسلها حکمی در نظر گرفته شده است که به آن کفایت از وضو میگویند. یعنی هنگامی که آن غسل را انجام میدهید، دیگر نیاز به وضو نیست و میتوانید با همان غسل نماز بخوانید. در این مقاله از سایت عابدون، قصد داریم غسلهایی که کفایت از وضو میکنند را بررسی کنیم، با ما همراه باشید.
با چه غسل های می توان نماز خواند و وضو نگرفت؟
چرا با ديگر غسل ها ـ بجز غسل جنابت ـ نمي توان نماز خواند و نیاز به وضو دارند؟
اين حكم مورد اتفاق نظر همه مراجع معظم تقلید نیست.
در روایتی از امام صادق (عليه السّلام) آمده است که ایشان فرمودند: «في كلّ غسل وضوء إلّا الجنابة»؛ «در همه غسل ها وضو است الّا در غسل جنابت»
لکن همانطور که عرض شد همه مراجع این حکم را قبول ندارد و نظرات مختلفی در این مسئله وجود دارد.
در این زمینه سوال و جوابي كه از مراجع صورت گرفته به شرح ذیل است:
سوال: با چه غسلهايى مى توان نماز خواند؟
جواب:
آيات عظام امام خمینی، بهجت، خامنه اى و صافى: تنها با غسل جنابت مى توان نماز خواند؛ ولى با غسل هاى ديگر بايد وضو هم گرفت.
آيت الله مكارم: با همه غسلهاى واجب و مستحب، مى توان نماز خواند و گرفتن وضو واجب نيست. اما احتياط مستحب آن است كه در غير غسل جنابت، وضو هم بگيرد.
آيت الله فاضل: با همه غسلهاى واجب – غير از غسل استحاضه متوسطه – مى توان نماز خواند؛ اگر چه احتياط مستحب آن است كه [ در غير غسل جنابت] وضو هم بگيرد.
آيات عظام تبريزى، سيستانى، نورى و وحيد: با همه غسلهاى واجب و مستحب – غير از غسل استحاضه متوسطه – مى توان نماز خواند؛ اگر چه احتياط مستحب آن است كه [ در غير غسل جنابت] وضو هم بگيرد.
آیا بعداز انجام غسل جنابت میتوان بدون وضو نماز های واجب را بجا آورد؟
با غسل جنابت میتوان نماز خواند و نباید وضو گرفت.
البته مراجع عظام شیعه درباره کفایت غسل جنابت از وضو اختلافی ندارند. بلکه بسیاری از آنان در اینباره ادعای اجماع فرمودهاند.
افزون بر این، مشهور فقها با غسل جنابت وضو را نامشروع میدانند و کتاب الذکری آن را به اصحاب نسبت داده و کتاب المنتهی از آن به (عندنا) تعبیر کرده است.
مرحوم آیةالله العظمی خوئی (قدّس سرّه) نیز وضو با غسل جنابت را بدعت و حرام دانسته است.
البته مرحوم شیخ طوسی (قدّس سرّه) در التهذیب به استحباب وضو همراه با غسل جنابت فتوا داده است. وی در اینباره به دو روایت استناد کرده که بر تقیه حمل شده است.